تعطیلات عید93-هفته ی دوم
سلام به نفسم به عشقم به محمودم که هر روز منو عاشقترمیکنه فدات بشم مادر خیلی وقته ک نمیام وبت منو ببخش که حسابی درگیرم و مجبورم که خاطرات شیرینتو باتاخیربنویسم عزیزدلم محمودخوشکلم ما هفته ی دوم تعطیلات همراه مامان جونینا برگشتیم گ خونشون و عمه گلی وفریبا و همینطور عمورامین وفرهاد ومحمدم بابچهاشون اومدنپیشمون وحسابی دورمون شلوغ بود و شمادرکناربچهاخوشحال ماروز سیزده بدر همگی باهم بودیم ورفتیم به محله ای بنام چهک که جای باصفایی بود البته اونروز حسابی هوا سرد وبارونی بود اما کم کم خداروشکرآفتاب بیرون اومد ماتونستیم خوش بگذرونیم بعدازناهار دسته جمعی رفتیم لب دریا که واقعا خوب بود و خودمون ترکوندیم ازعکس گرف...