محمود محمود ، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 12 روز سن داره

❀گلی از بهشت❀

دنیای کودکانه من وتو

   سلام  سلام به روی ماه پسرم.امروز میخوام ازقشنگترین روزهایمان برات بنویسم روزهایی که باهیچ چیزی قابل مقایسه نیست گلم. آقامعلم اجازه میشه بهم بگین این عدد چندبودمن اسمشویادم رفته؟؟؟؟؟ خب این 1 دیگه عزیزم آقااجازه این چنده باز یادم رفته و تو بااون شیرین زبونیت  باحالت معلمیت میگی 2 دیگه مامانی،ومن خاطرجمع میشم که تو عدد1و2 روشناختی قربون اون ذوقت برم که بهم میگی مامان دستتو ببر  بالا و ازم اجازه بگیرمیگی من مهلمم بابالشت خونه میسازیم و من میام مهمونی خونت وتو هم ازم پذیرایی میکنی همش برام شربت میریختی  میوه های مصنوعی رو میاریم و تو فرو...
31 مرداد 1393

دلبری باشیرین زبونیهات

سلااام نفسم سلام نازنینم،خوب وخوش وشادوسرحال که هستی؟؟؟انشالا که همینطوره!!! چندوقتیه که دیگه حرف زدنت افتاده رو قلتک وما ازاین بابت ازخوشحالی درپوست خود نمیگنجیم  آره بااین شیرین زبونیت تو دل همه جا کردی!به قول خودت خب!حالابریم سراغ دلبریهات چندهفته ای هست که دیگه یادگرفتی٢ کلمه ای حرف بزنی.اولین ٢کلمه ای که ادا کردی : مامان(چندثانیه مکث) جون بود وااای که وقتی مامان ف اینو اززبونت  شنید قند تودلش آب شدو غرق بوست کرد من وباباهم ازخوشحالی که دیگه چلوندیمت همش ازت میخواسیم تکرار کنی چندروز بعدم گفتی بابا...جون  .  کلمات جدیدت: مال محموده-بیاخب-ماشین بابا-دشت ددنکنه-باش شد(بازشد)-آب باشی(آّب با...
2 مرداد 1392

شیرین کاری ها وشیرین زبونیت

سلام پسرگلم،جیگرم چندوقته میخوام از شیرین زبونیهات بنویسم اما یادم میره الانم دارم عجله ای این پست رو برات مینویسم شاید چندروز آپ نشم ومیترسم که باگذر زمان کلا فراموشم بشه قشنگترین جمله ای که روز92/3/3 ازت شنیدم گفتن اسمت بود عزیزم باباجون یادت داده بود وقتی پرسیدم اسمت چیه؟؟؟؟؟گفتی محمود وااای قندتودلم آب شد وحسابی چلوندمت خیلی خوشمزه میگی محمووود کلمه ومعنی ماه هم یاد گرفتی شبها همش میری تو حیاط ومیگی ماه وبادستای نازت نشونش میدی وقتیم که روز باشهه باز میری حیاط و به من میگی ماه نیس.قربونت برم که باهوشی عزیزم ماشالا این روزها هرچی میگم مثه طوطی تکرار میکنی واینقد شیرین اداشون میکنی که من آرومنمیشینم چندشب پیش مو...
13 خرداد 1392
1