محمود محمود ، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 11 روز سن داره

❀گلی از بهشت❀

اردیبهشت93 و کربلارفتن آقاجون

1393/4/15 13:16
990 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به عشقم وپسرخونه

عزیزدلم یه مدتی هست که کم میام وبت دلیلشم اینه ک شماماشالا بزرگترشدی وبه من وابسته تر که  بایدوقت بیشتری براتربیت وسرگرم کردنت بذارم براهمینم دیگه کم فرصت میکنم دراین دنیای مجازی بچرخم

امشب اومدم تا خاطره سفربه آبادان وکربلا رفتن آقاجون وبرات بگم

اوآخر فروردین بود که رفتیم خونه آقاجونینا دایی امین اول اردیبهشت میخواست بره سربازی براهمین مایکم زودتررفتیم یه بیشتر بتونیم ببینیمش سربازیش افتاده بود تهران براهمین چون داشت از خونواده دور میشد ماخیلی ناراحت بودیم یادمه یه شب قبل رفتنش من وخالهات تو حیاط کلی یواشکی گریه کردیم خب عزیزم دایی امین داداش بزرگن وخیلی خیلی برامون عزیزه و دیگه اینکه تاحالا تجربه ی رفتن به سربازی دادشامونو نداشتیم براهمین همش میگفتیم دوری و سربازی بش سخت میگذره خلاصه دایی امین 1 اردیبهشت 93 بسلامتی رفت خدمت.

وآقاجونم 2 اردیبهشت رفت کربلا از چندروز قبلش عمویینا برای بدرقه وخداحافظی میومدن خونه و شبادورهم بودیم

آقاجونم یک هفته کربلا بود تواین مدت هم مرتب تماس میگرفت وعکاساشوبرامون میفرستاد.وقتی اومدهمگی رفتیم ب اسقبالش اونروز حسابی خوش گذشت.باباجون ومامان جون ف هم اومدن آبادان

آقاجون کلی از سفر وزیارتاش برامون تعریف کرد ومنم همش حسرت میخوردم که چرانصیب مازیارت نمیشه ولی امیدوارم آقا مارو بطلبه و خانوادگی بریم پابوسش.آمین

حالابریم سراغ عکسا

 

چندروز قبل از سفر 

بوشهریم رفته بودیم مطب دکترت 

قربونش برم کلی ذوق میکردی ک جیب داری ومیگفتی مامان پول بده بذارم جیبم

 

 

 

توی مسیر رفتن به آبادان

 

جیگری تووو

 

 

 

تواون مدتی ک آقاجون نبود حوصلت سر میرفت وازماعکس میگرفتی

 

عاشق بره ناقلایی منم برات خریده بودم

 

گاهیم میرفتیم پارک

 

 

 

 

 ماشین وموتوری که وقتی مامان جون وباباجون اومدن برات آورده بودن

 

روزی که رفتیم به استقبال آقاجون

 

 

رفیق شفیقت عموفرهادخندونک

پسرم مابقی عکساو اومدن آقاجونو بعدابرات میذارم

پسرم میخواسمعکساروبرات بذارم ک متاسفنه شمامموری دوربین رودر آوردی ونمیدونم کجان سوال

 

 

پسندها (1)

نظرات (3)

زهرا مامان ایلیا جون
25 تیر 93 7:26
پسملمون ماشالله بزرگ شده هااا
مامان نسی
5 مرداد 93 10:55
به به بالاخره چشممون به جمال وبلاگتون روشن شد آخ جون زيارت، زيارتشون قبول وخدا داييجون روسلامت بكنه
مامی جون نرگس
27 مرداد 93 12:55
سلام عزیز جون انشاالله گل پسرت همیشه سلامت باشه عزیزم همین طور که دیدین واستون پیدا کردم اما متاسفانه اونطور عروسکی و رنگ وارنگ پیدا نکردم ......... راسش من فیلتر شکن نداشتم و نتونستم زیاد به سایت های مختلف سر بزنم شاید وبلاگ ساناز جون ( فرشته زمینی ما و آموزشگده هنر .... یا تولد تم دار بتونه کمکت بکنه ..... راستی فروشگاه پومک هم چند تا تولد تم دارشو رایگان کرده البته حیوانات جنگل نیست اما یه سر بزن شاید تم دیگه ای رو پسندیدی خیلی زیبا و عروسکی هستن ....به آدرس http://yedoneh.niniweblog.com/ خوش باشید و پایدار ....