خریدانه ی 2 سال و3 ماهگی
سلام قندعسل سلام نفسم
چندمدت پیش با همدیگه رفتیم مغازهای با فرزندان تا برات چندتا وسیله ی آموزشی که مختص سنت هست رو بخرم آخه ماشال خیلی باهوشی و حیفم میاد که نخوام باهات تمرین نکنم
وقتی من تو مغازه مشغول مشورت کردن با فروشنده بودم شما فوری رفتی سراغ کامیون و ماشینای اسباب بازی چون اینروزا کامیون و ماشین شده یکی از اسباب بازی های محبوبت با اینکه چندتا کامیون بزرگ وکوچیک داری اما بازم گفتی کامیون میخوام خلاصه همینجور مشغول بودی ومیگفتی این واونو میخوام
من که خریدم تموم شد اما شما راضی نمیشدی که تنها با کامیون بیخیال بشی واز اونجایی که دوست ندارم عادت کنی که هروقت هرچی خواسی رو برات بخرم وبهونه گیر بشی با کلی صحبت و قصه بالاخره از عموی فروشنده تشکر کردی و اومدیم بیرون
حالا برای دیدن خریدات تشریف بیار ادامه ی مطلب عزیزم
اولین خرید به انتخاب خودت
و ٢تا کتاب قصه
و ١ جورچین آهنربایی وسایل نقلیه خریدم
که شما هر کدوم از این وسیله ها رو میبایست سرجای خودش بذاری
که ماشالا قربونت برم زودم یاد گرفتی
به بالون میگفتی باکنکه
بعدشم رفتیم تو حیاط دوشخه سواری کردی
قربونت برم با این حرکات قشنگت
بعدشم که گفتی برم سراغ جعبه ابزارا اینم یکی دیگه از وسایل مورد علاقت تو این سن هستش
مادر نمیدونم آخر چکاره میشی؟ فک کنم همه فن حریف بشی جیگرطلا
من مطمعنم که تو بهترینی