محمود محمود ، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 26 روز سن داره

❀گلی از بهشت❀

مامان بی فکر

1391/11/4 17:50
388 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نفسم عمرم زندگیم.

امروز مامان خیلی از دست خودش عصبانی وناراحته.آخه امروز یه روز بد بودمیدونی چرا؟؟؟برات میگم:

همیشه صبحها بعد ازصبحونه من وشما میریم تو بالکن حیاط میشینم وبازی میکنیم امروزم همینطور بود من نیم ساعتی با اسباب بازی هات سرگرمت کردم واومدم داخل آخه نمیشد بیخیال کارای خونه بشم ازطرفی هم شما میل به داخل اومدن نداشتی و اگه میاوردمت تو خونه میزدی زیر گریه و منم دلم میسوخت ومیگفتم پسرم که همبازی نداره حداقل دیگه تو خونه زندانیش نکنم وبذارم بادیدن گل ودرخت ها و صدای گنجشک ها یا هواپیمایی که گاهی از بالا رد میشه سرگرم بشه،خودش هروقت خسته شد میاد داخل،کارت هروز همین بود اما امروز بعداز اینکه لباسا رو روی بند انداختم و اومدم داخل چند دقیقه ی بعد صدای گریت و شنیدم با عجله اومدم تو حیاط که دیدم........

چه صحنه ی بدی بود خدایا دیگه این صحنها رو نبینم.دیدم روی پله ها افتادی وسرت رو لبه ی پلست  نمیدونم چه جور رسیدم بت فقط یادمه گفتم یا خدا و فوری بغلت کردم همش میترسیدم سرت شکسته باشه اماخدا رو هزاربار شکر ااینطور نشد.اوردمت داخل تو گریه میکردی منم بات گریه دست و پامو گم کرده بودم با خودم میگفتم نکنه دست یا پات شکسته ومن نمیدونم.بالاخره تونستم آرومت کنم وبت شیر بدم وبخوابونمت وهمه بدنتو چک کردم که خوب باشی که خدا روشکر....

دیگه دست ودلم به کار نرفت همش با خودم فک میکندم تقصیر منه نباید تنهات میذاشتم تو حیاط از قبلشم بخاطر بعضیا ناراحت بودم خلاصه اینکه همچی دست به دست هم دادن امروز. وقتیم بابا از کار اومد از حالم متوجه شد و حسابی ناراحت شد بعدشم بهم گفت اینطور مواقع باید کمپرس سرد میذاشتم رو سرت و بعدش کمپرس گرم امامن از بس هول شده بودم که همچی یادم رفته بود

گاهی به خودم میگم من برا بچم کم میذارم ودر حقت خوب مادری نمیکنم شبا وقتی با خودم خلوت میکنم تمام روز تو ذهنم مرور میشه که امروز چکارکردم برات؟هیچی بهرحال منو ببخش مادری بخاطربی توجهی وبی فکریم.دوستت دارم اندازه ی دنیا،نبینم روزی خار به پات بره دردت به جونم.

خدایا کمکم کن بتونم مادر خوبی برا فرزندم باشم و خوب تربیتش کنم که قدران نعمتهات باشه و هیچوقت فراموشت نکنه و در اینده بهترین باشه

 

وقتی که بغلت میکنم

 

وقتی اون سر کوچولوتو روی شونه ام می ذاری

 

وقتی که با دستای کوچیکت محکم بازومو نگه می داری که نیفتی

 

وقتی با نگاهت دنبالم می کنی

 

اون وقته که بهترین حس دنیا رو تجربه می کنم :

 

حس زیبای مادری

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)