محمود محمود ، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 9 روز سن داره

❀گلی از بهشت❀

تاتی کردن تا راه رفتن

1391/8/10 2:17
712 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به روی ماه خوشکلترین پسر دنیا

قندعسلم کم کم میخواد قدم های استوارشو نشون بده،١٢ ماهه بودی که می ایستادی اما بعداز چند ثانیه می افتادی، اولین تاتی کردنت کرج خونه خاله بود دایی میثم وسیامک خیلی تلاش کردن  که شما راه بری آخرم به آرزوشون رسیدن وشما جند قدم رفتی یهو تلپ می افتادی ولی خداروشکر١٣ ماهگیت تقریبا قدم هات بیشتر شدومنو باباجونیت از این بابت چقد ذوق کردیم واسه همین پاست میدادیم بهم،یه اسباب بازی دستت میدادم وبت میگفتم بدش به بابایی وشما با اون راه رفتن قشنگت سعی میکردی خودتو به بابایی برسونی بابام بغلت میکرد ودل سیر میبوسیدت وای عزیزم نمیدونی چه مزه ای میده و چه لذتی داشت انگار دنیا رو بمون میدادی

تقریبا ١٤ ماهه دیگه خداروشکر کامل راه میری خیلی خوشحال بودی که دیگه نمیخوای چهاردست وپا دنبال مابیای و بانگاهت خواهش کنی که یکی دستتو بگیره وکه باش قدم بزنی از این ب بعد خودت آهسته بلند میشی وهرجا میخوای میری

گل پسرم راه رفتنت همانا وشیطونیاتم هماناااادیگه این روزا ماشالا راه میری خونه رو در عرض 1 ثانیه بهم میریزی تا چند ماه قبل با هزار بار افتادن خودتو به میز ال سی دی میرسوندی و می ایستادی اما الان قربونش برم کم کم میری و میخوای روی میز بشینی

دکوری های خونه که دیگه از دست وروجک ما  در امان نیستن ومامانی همشونو جمع کرده وهرچی دمه دست بوده گذاشته بالا؛بیچاره مامان که باید وسایلو به سقف بچسبونه

قبلاهروقت که بابایی میخواست بره سرکارشما دنبالش گریه میکردی الان دنبالش میدوی وتا درو میبنده میزنی زیر گریه.عاشق بیرون رفتنی همین که در باز میشه پاپاتو میاری که پات کنم که با یکی بری بیرون گاهیم خودتو آویزونه باباجون میکنی که منو ببر دددر

مامان فدای پاهات بشه که راه رافتنم شکر خدا یاد گرفتی ایشالا همیشه قدم هات استوار باشه خوشکل مامان وبابا  

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)