محمود محمود ، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 28 روز سن داره

❀گلی از بهشت❀

سرگرمی این روزهای جوجه کوچولوی ما

1392/5/3 18:38
1,091 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به یه دونه پسرگلم

عزیزم این روزها هوا خیلی گرم شده وما نمیتونیم خیلی ببریمت بیرون یاپارک براهمین مجبورم بابازی های خونگی سرگرمت کنم قربون شکل قشنگت برم

بابا چندوقت پیش برات ١ هواپیمای ناز خریده که شما همش باهاش سرگرمی

قربونت برم که عشق هواپیمایی به قول خودت هپما

خرسی وماشینتم همبازیتن

 

چندروزپیشم رفتم برات رنگ انگشتی وجندتا کتاب خریدم

که اینو موقعه ی خواب برات میخونم وتوبادقت به عکساش نگاه میکنی

این کتابم برای آموزش ترک پوشک برات خریدم

عاشق نقاشی بارنگ انگشتی شدی وهرروز تا ازخواب بیدارمیشی میگی نگاشی

یعنی بریم حمام نقاشی بکشیم

درروز ٣بار میریم نقاشی.حمام شده کلاس نقاشیتنیشخند

دیگه این که ازیه آهنگ جدیدنی نی ها توگوشی بابایی خوشت میادکه هروقت میذاریش مثه اونا ژیمناستیک میری

من قربون این اداهات برم ورزشکارخودم

امادیگه دیشب واقعا حوصلت سررفته بود وهمش بهانه میگرفتی ٢هفته ای هم هست که خونه مامان جونینانرفتیم وشماحسابی کلافه شدی ازتو خونه موندن براهمین بعدازافطارآماده شدیم ورفتیم پارک سرپوشیده.تابابا گفت محمودبریم پارک فوری لباساتو پوشیدی

ااای جانم چقدخوشحالی عزیزم

فدای اون دست نازت بااون ساعت خوشملت

اینقده هلی که میگی زودی بریم

اینم خانه ی کودکش

این مدل بالا رفتن ازسرسره رو ازبچهای بزرگترتوی پارکایادگرفتی

اینجاهم باز...

کلادوست داری لقمه رو بچرخونیزبان

١بادکنک تودست نی نی دیدی گفتی میخوامناراحت

بابا گلی هم زودی برات ١ بادکنک خرید

قلبون این خندهات میام میخولمتا

چقدعزیزی بخدااا

بعدم بابابا سوار ماشین برقی شدید و حسابی رانندگی کردیداماعکس نگرفتم

دیگه کم کم داشتیم میرفتیم

اینجابابا بادکنکتو میفرستاد بالاشماهم کلی ذوق میکردی ومیخندیدی

ااای عمرم غش کردی ازخنده

هنگام خروج

بای بای پارک بازیبای بای

توماشینم که ١پا راننده شده بودی

صدای موزیکم که میبردی آخرو حسابی جوگیرشده بودیخنده

اینم ازخاطره دیشب وپارک؛فدات بشم که چقدبهت خوش گذشت ایشالا بازم میریم پارک که تو خوش بگذرونی مامانی

ممنون ازنگاه قشنگت

پ.ن.محمود جانم تاا ین لحظه ١ سال و١٠ ماه و١٤ روز ٩ ساعت و٥٥ دقیقه ٥١ ثانیه سن دارد

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (25)

مامان عرفان
5 مرداد 92 11:52
واي چه خبره اينجا ؟ چقدر عكس جالب ؟ به به آقا محمود خوش به حالت اين همه خوش گذشته بهت . دست ماماني هم ندرده .


سلام عزیزم رسیدن بخیرزیارت قبول-ممنون عزیزم
آتيلا جون و مامان شيما
6 مرداد 92 2:17
سلام ماماني و شازده كوچولوي شيطون بلا،محمود خان...
دست ماماني و بابا جون درد نكنه كه كلي واسه پسرمون وسايل سرگرمي گرفتن...
مخصوصا نگاشي كه واقعا لذت بخشه...
مثه اينكه ماماني پروسه ي از پوشك گرفتنم كه بله ...!!!
خب خدا قوت...
آخي بميرم...
حوصله ي محمود كوچولو كجا رفته بود ،كه ناراحتش كرده بود...
دست مامان و بابا درد نكنه كه حسابي روي اين حوصله ي سر رفته رو كم كردن...
ماماني عكسهايي كه فسقلي توشون ذوق كرده و خنديده خيلي عسلن...
ايشاا... هميشه روزگارتون به كام...
ببوس كولوچه فندقي تو برام...


سلام جونم خوبید؟طاعات قبول
مرسی خاله جونم چشمات عسل میبینه
نمیدونم کجارفته بود اما ماتونستیم حوصلشوبگیریموبرگردونیم سرجاش...
نگاااشی که دیگه شده عشق این خان کوچولوتواین روزا
ممنون عزیزم شماهم عسل منوببوس
نسیم-مامان آرتین
6 مرداد 92 11:28
ای ول چه حموم خوشگلی دارید

ای خاله قربون این پسمل ناز وبازیگوشش بشه که این همه ماهه خاله سرسره ی معکوس چهکیفی داره آخه آرتینم اینمدلی سوار میشه آلان تو خونه ید گرفته هر مدلی سوار میشه و سرمیخوره میاد پایین


قربونت برم

خدانکنه خاله جونی؛آره کلا بچه ها این مدلی روبیشتردوست دارن




زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
6 مرداد 92 18:48
آپم´´´´´´´´´´´,;****,´´´´ ´´´´´´´´´´´´,*¨¨,"¨¨*,´´´ ´´´´´´´´´´´,**¨¨¨@";";;-… ´´´´´´´´´-,¨**¨¨¨¨")""-"""" ´´´´´´´´//,***¨¨¨¨* ´´´´´´´(,(**/*"¨""¨¨* ´´´´´´((,*/*;*)¨¨¨¨* ´´´´´((,**)*/**/¨¨¨"¨* ´´´´,(,****.*¨¨¨¨¨¨* ´´´((,*****)¨¨¨¨¨¨¨* ´´,(,***/*)¨*¨¨¨¨,¨* ´´,***/*)¨*¨¨,¨* ´)*/*)*)*¨¨* /**)**¨¨"\\)\\) */*¨¨¨¨,...)!))!).....,( ",¨¨¨¨_)--"--"------/_. اين پرنده اومده شمارو به وبلاگم دعوت كنه! آپم آپم آپم
مامان رومینا
6 مرداد 92 19:01
چه خوب منم هی میخوام رومینا رو ببرم پارک لیان هی جور نمیشهکلی ذوق کرده معلومه..خوشحالم به محمود خوش گذشته..همیشه به تفریح باشه ایشالا... میگم خانمی کی میخوای از پوشک بگیریش تجربه ای داری به منم بگو؟راستی محمود شبا با شیر میخوابه؟


اتفاقا میثخواسم بگم شماهم رومیناجونوبیاری اماگفتم شایددیروقت باشه
نگار
7 مرداد 92 12:15
خوبي عزيزم ؟
نازنین
7 مرداد 92 18:34
ای جان
مامان آناهیتا
8 مرداد 92 1:33
ای جونم چقدر بهش پارک خوش گذشته .

همیشه شاد باشی عزیزم


سلام آره بچهابه همین پارک دلخوشن
ممنون
مامان رومینا
9 مرداد 92 0:31
کاش گفته بودی اگه باباش خونه بود میومدیم
مامان حنانه زهرا
9 مرداد 92 3:42
خوش بحالش

ایشاله همیشه به شادی وبازی

اینام برا گل پسریببخشید اگه کمه

منم اپم


فدات شم عزیزم

چشم میام



قربونت خودت گلی خاله جونیب


مامان رومینا
9 مرداد 92 5:01
عزیزم من تو وب یکی از دوستام دیدم خیلی خوشم اومد ازش پرسیدم چطوری عکسا اینجوری میشن ایشئن هم واسم اون کدی رو که فرستاده بودم رو فرستادن.چیز دیگه ای ازش نمیدونم


تووب دخملی شکلک هست
مامان رومینا
9 مرداد 92 5:05
میبینم محمود جان هم مثل رومینا کلی حال میکنه با این ضبط ماشین


آره خیلی ذوق میکنه
مامان حنانه زهرا
9 مرداد 92 10:37
ایشالله لبای گل پسری همیشه خندون باشهاون ذوقشو قربون بشم من


قربون محبتت گلم
خدانکنه
شادی
10 مرداد 92 0:16
سلام ستایش جان خیلی ممنون عزیزم، آره واقعا راحت شد از این همه درد و رنج و سختی دنیا راحت شد


سلام عزیزم خواهش میکنم گلم خدارحمتش کنه
مامان آرتین (الهه)
11 مرداد 92 16:39
سلام ستایش جون. خوبی عزیزم؟ آرتین هم دقیقا همینکارا رو توی ماشین میکنه چقدر این نی نی ها بهم شبیه هستن
راستی ستایش جون اینکه عکسهای وبلاگ گل پسری متحرک هستن مربوط به قالبتونه؟


سلام خانومی ممنون عزیزشماخوبی؟
اره بجهاهمه ی کاراشون شبیه به همدیگن
آره عزیزم باسفارش قالب بود
زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
12 مرداد 92 6:33
سلام عزیزم خوبی پسر گلت خوبه
برای من ببوسش
عزیزم به دیدنم بیا و شادی ما رو دوچندان کن


سلام خانمی ممنونم ایلیاگلی خوبه؟ببخش اگه دیرمیام
ولی حتمی میام همیشه شادباشید
زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
13 مرداد 92 4:31
سلام مامانی خوفی عزیزم یه سوال شما کدوم شهرید
من تهران


مامان عرفان
13 مرداد 92 9:45
عزيزم بله كه دعاتون كرديم . همه دوستهاي گلمون را دعا كرديم . البته اگه لياقت داشته باشيم و خدا قبول كنه .


سلام ممنون عزیزدلم ایشالاهمیشه به زیارت
مامان عرفان
13 مرداد 92 9:46
بابت كامنت اشتباه معذرت مي خوام .


خواهش میکنم عزیزم
مامان سونیا
14 مرداد 92 12:18
به به چه عکسای خوشگلی پارک هم که حسابی به گل پسر خوش گذشته همیشه شاد باشی عزیز دلم


مممنون ازوقتی که گذاشتی گلم
دخترگلموببوس
مامان رومینا
14 مرداد 92 18:10
برگشتی از ولایت خانمی؟یه پیشنهاد بدم؟وقتی پستت طولانی و پر عکسه عکسا رو بذار ادامه مطلب که کل صفحه وبت رو فقط دوتا پست نگیره.البته اگه دوست داشتیا

اره جیگرم اماخیلی کم وقت میشه آپ کنم محمود اینروزاکنجکاوی وشیطنش بیششترشده اگه بگم همش دنبال جمع کردن ریخت وپاششم میدونم باورمیکنی
مامان رومینا
15 مرداد 92 1:39
خصوصی
نسیم-مامان آرتین
15 مرداد 92 9:11
ببین کی به کی میگه تنبل
خانمی آخرین پستت رو 3/5 نوشتی الان15 /5 حالا کی تنبله ودیر دیرمیاد

هههههههههه واقعا راست میگی بخدااصلا حوصلم نمیشه بیام
خب شماهم کم پیداشدید دیده دل ماهم هی میتنگه
SaYa
15 مرداد 92 9:15
سلام عزیزم خوبی؟الهی قربون این گل پسری بشم من که یه دونست
آخی عزیزم حموم چه خوجل درست کردهشیطنت ازش میباره تو اون عکسهواپیما هم که دیگه عااالی
منم عاشق هواپیما بودم بچگیام
عزیزم و در نهایت پارکم رفتی اوهوم؟نگا شیرین پسر چه کارا ک نمیکنه

شلااام خاله خوفی؟آله نمیدمونی من خیلی بلاشدم
چه خوب که خاله هم عاشق هپیمابوده
زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
15 مرداد 92 15:48
خصوصی


عزیزم هرکارمیکنم برامن باز نمیشه اگه میشه بیابگوچرا
مرسی